| نقش نظریههای روابطبینالملل بر تحولات سازمانهای بینالمللی |
| کد مقاله : 1100-POLITICALAWARD |
| نویسندگان |
|
علی عبدلی * دانشجوی دکتری روابط بین الملل، گروه روابط بین الملل، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. |
| چکیده مقاله |
| نهادهای بینالمللی نقش مهمی در شکل دادن به سیاست جهانی و تسهیل همکاری بین دولتها ایفا میکنند. با گذشت زمان، این مؤسسات برای انطباق با پویاییهای بینالمللی در حال تغییر و رسیدگی به چالشهای نوظهور تکامل یافتهاند. نظریههای روابط بینالملل نیز چارچوب-هایی را برای درک چگونگی تعامل دولتها و سایر بازیگران در نظام بینالملل فراهم میکنند. همچنین اکثر نظریههای روابط بینالملل بر همکاری به عنوان یک جنبه کلیدی از تعاملات جهانی تاکید دارند. تفکر غالب این است که نظریههای روابط بینالملل بهطور قابل توجهی طی رابطهای یکطرفه، نهادهای بینالمللی را شکل میدهند. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چه رابطهای بین نظریههای روابطبینالملل و تحولات نهادهای بینالمللی وجود دارد؟ در همین ارتباط، با بهرهگیری از چارچوب نظریه و عمل سیاسی برآنیم تا ارتباط بین نهادهای بین-المللی و نظریههای روابط بینالملل که در آن به همکاری توجه شده را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و دادههای موردنیاز نیز به روش مطالعه اسناد و منابع مکتوب بدست آمده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد، با اینکه مساله تقدم نظریه بر تجربه و یا عکس آن، مسالهی قدیمی مورد مناقشه در علم است، لیکن در حالی که نظریههای همکاری میتوانند بر توسعه نهادهای بینالمللی تأثیر بگذارند، تجارب و رویههای مشاهده شده در نهادهای بینالمللی نیز میتوانند سیر تحول نظریههای همکاری را شکل دهند. در نتیجه رابطه تعاملی و دوجانبه و تکراری بین نظریه و عمل به اصلاحات مداوم در هر دو زمینه نظریه و سازمانهای بینالمللی کمک میکند. |
| کلیدواژه ها |
| نظریه، نهادهای بینالمللی، تحول، همکاری، روابط بینالملل |
| وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |
